تاریخ : سه شنبه 88/3/26 | 12:42 عصر | نویسنده : م فردید
دلم گرفته آسمون،از خودتم خسته ترم
تو روزگار بی کسی یه عمریه که دربدرم
حتی صدای نفسم میگه که توی قفسم
من واسه آتیش زدنه یه کوله بار شب بسم
دلم گرفته آسمون ،یه کم منو حوصله کن
نگو که از این روزگار یه خورده کمتر گله کن
منو به بازی می گیرند عقربه های ساعتم
برگه تقویم می کنه لحظه به لحظه لعنتم
آهای زمین یه لحظه تو نفس نزن
نچرخ تا آروم بگیره یه آدم شکسته تن...
.: Weblog Themes By Pichak :.